وقتی از سواد پایه (Basic Literacy) صحبت میکنیم از چه حرف میزنیم؟
در تعریف سنتی، سواد پایه از سطح الفبا آموزی تا سطح روانخوانی متنهای ساده را در برمیگیرد و از جنبه آموزش حساب هم شامل آموزش مفاهیم پیش ریاضی مانند جهتها، درون، بیرون و اعداد تا 1000 میشود.
وقتی از سواد پایه (Basic Literacy) صحبت میکنیم از چه حرف میزنیم؟
در تعریف سنتی، سواد پایه از سطح الفبا آموزی تا سطح روانخوانی متنهای ساده را در برمیگیرد و از جنبه آموزش حساب هم شامل آموزش مفاهیم پیش ریاضی مانند جهتها، درون، بیرون و اعداد تا 1000 میشود.
در آخرین تعریفی که از سواد یا آموزش پایه ارائه شده، سواد از دو جزء تشکیل شده است؛
جزء اول که ابزارهای سواد نامیده میشود عبارتاند از: خواندن، نوشتن، حسابکردن و حل مسائل
جزء دوم که محتوا خوانده میشود شامل دانش، بینش، ارزش و مهارتهایی است که به فرد این امکان را میدهد که بتواند زندگی سالم و عزتمند داشته باشد.
دو نگاه به سواد خواندن وجود دارد:
1. سواد خواندن بهمثابه رمزگشایی و تلفظ منظم از نویسها
اساسا تصویری که نظام آموزشی ما به یک کودک از توانایی خواندن میدهد، چیزی جز توان تلفظ منظم و سریع نویسها پشتسرهم نیست.
2. نگاه دوم: خواندن بهمثابه کشف و ساخت معنا
بحران سواد خواندن هشداری برای نظام آموزشی ما
بحران در سواد خواندن، باتوجهبه نقش آن در تمام دورۀ یادگیری مدرسهای کودکان، به معنای بحران در کارکرد نظام آموزش مدرسهای است. نمیتوان انکار کرد که بسیاری از کودکان ما در کل دورۀ ابتدایی، چندان بهرهای از سواد خواندن نمیبرند و در نهایت از مواجهۀ عمیق، انتقادی و خلاق با یک متن ناتواناند. دانشآموزان امروز مدارس ابتدایی، عموما از تعامل سازنده با متون ساده و روان نیز ناتواناند، گرچه بتوانند بهدرستی از روی متن با سرعت بخوانند اما نمیتوانند دریافتی کلی و کاوشگرانه از متن داشته باشند. (گروه پژوهشی کودک پژوه، 1399)
چنین بحرانی که به معنای بحران در نظام اکتشاف، پرسشگری و دریافت و خلق معنای مکتوب در کودکان است، امروزه کل نظام آموزشی ما را تهدید میکند. به بیان صریحتر، مسئلۀ خواندن عمیق، به امری مسئلهمند برای کل نظام آموزشی کشور ما در آمده است و آیندۀ آن را تهدید میکند. (سپهر، 1400)
تحقیقات، بیانگر آن است که بسیاری از دانشآموزان از مهارت روخوانی برخوردارند و متن را با صدای بلند، روان و صحیح میخوانند، اما در بازیابی اطلاعات متن و تعبیر و تلفیق مطالب، عملکرد ضعیفی دارند. پیامد این درک ضعیف متن، در تمامی دروس نمود خواهد یافت. دانشآموز، مسئله ریاضی را میخواند، اما درک نمیکند که از او چه خواسته شده است؛ ازاینرو در حل آن دچار مشکل خواهد شد. وقتی دانشآموز نمیتواند مطالب مطرح شده در کتابدرسی علوم را درک کند، آنها را حفظ میکند؛ بنابراین اندکی پس از امتحان، مطالب حفظ شده را فراموش خواهد کرد. این امر موجب میشود که دانشآموز از همان دوره ابتدایی عادت کند که فقط به مهارت کسب دانش، آن هم بهصورت سطحی بسنده کند و به مهارت اندیشیدن دست نیابد. از طرفی، زمانی که اندیشیدن و خلاقیت در امر یادگیری نادیده گرفته شود، این فرایند بهتدریج خستهکننده و کسالتآور خواهد شد. درحالیکه اگر دانشآموزان بتوانند انواع متون را بهصورت هدفمند و همراه با درک و آگاهی بخوانند، از کسب دانش فراتر خواهند رفت و یادگیری برای آنها، پویا و لذتبخش خواهد شد و بهاینترتیب دانشآموزان توانایی استدلال و تولید علم را کسب خواهند کرد.
فعال شدن زنگ خطری بزرگ با نتایج شرکت در چند دوره از آزمون پرلز
مطالعات پرلز (PRIL) یکی از حوزههای پژوهشی است که به نحو موثری میتواند نگاه ما را به خواندن تغییر داده و به سمت انگارههای معنا محور ببرد. مطالعات بینالمللی پرلز یک قسمت از حوزههای مورد بررسی انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که مشخصا به بررسی و ارزیابی سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی میپردازد. آزمونهای پرلز به فاصله هر پنج سال بین کشورهای گوناگون برگزار میشود.
نتایج آزمون بینالمللی سواد خواندن (پرلز) نشان میدهد دانشآموزان ایران در درک متن عملکرد بسیار ضعیفی دارند. دانشآموزان کلاس چهارم ابتدایی در سه دوره آزمون سواد خواندن 2001، 2006، و 2011 شرکت کردهاند. جایگاه ایران در پرلز 2001 میان 35 کشور شرکتکننده رتبه 32، در پرلز 2006 میان 45 نظام آموزشی جهان رتبه 40 است و در پرلز 2011 میان 46 نظام آموزشی جهان 39 بوده است. چنان که ملاحظه میشود عملکرد دانشآموزان ایرانی در آزمون پرلز قابلقبول و مطلوب نیست.
این آزمونها مبتنی بر تعریف خاصی از «سواد خواندن» تهیه میشود. تلقی مطالعات پرلز از خواندن بر اساس جدیدترین تحقیقات در زمینه سواد خواندن، شکلگرفته است و در چهار سطح درک اطلاعات صریح متن، استنباط، تلفیق و تفسیر اطلاعات متن و درک عناصر زبانی متن است و از طریق ارزیابی این چهار سطح دستیابی به هدف تجربۀ ادبی کودک و کسب اطلاعات او را بررسی میکنند.
سوادی که موجب شکوفایی کودک از سنین پایین میشود.
در پاسخ به این بحران سواد خواندن که محدود به کشور ما نبوده است، رویکردی با عنوان سواد شکوفایی معادل فارسی Emergent Literacy به وجود آمد که در معدود ترجمههایی که به فارسی شده است، تا پیشازاین، با اصطلاح سواد نوظهور و سواد دوره اوان رشد ترجمه شده است.
تا پیش از دهۀ 1960 و طرح مفهوم سواد شکوفایی توسط ماری کلی، باور عمومی بر این بود که آموزش سواد خواندن به کودکان به معنای آموزش مهارت خواندن و نوشتن به آنهاست که از سن معینی شروع میشود. پیش از فرارسیدن این سن و ظهور تواناییهای بیولوژیکی برای یادگیری سواد خواندن در کودکان، ما نباید در این زمینه مداخله کنیم و باید صبر کنیم تا سن مناسب برسد. همچنین تصور عمومی بر این بود که کودکان باید مهارتهایی پیش از سواد خواندن کسب کنند که در اصطلاح به آن مهارتهای پیش از خواندن گفته میشود. زمان فراگیری این مهارتها، دورۀ پیش از دبستان است. مهارتهایی همچون آگاهی از آواها، واجها، صداهای الفبایی و... جزء مهارتهای پیش از خواندن بشمار میرود. همچنین آموزش این مهارتها بهصورت مستقیم و با برنامهای مشخص و طبق توالی خاصی پیش میرود. (قایینی، 1401)
اما با ظهور روانشناسانی همچون ویگوتسکی و جروم برونر، بهتدریج محدودکردن یادگیری سواد خواندن به دورۀ زمانی خاص، به چالش گرفته شد. به باور این محققان، کودکان به کمک بزرگسالان (داربست سازی) تواناییهایی بیش از آنچه به طور فردی دارا هستند از خود نشان میدهند. نتیجۀ این پژوهشها در دهۀ 1960 به طرح سواد شکوفایی توسط ماری کلی منجر شد. او اعلام کرد که کودکان پیش از آنکه به طور رسمی با خواندن آشنا شوند، با مقولۀ زبان، خواندن و نوشتن آشنا میشوند. همچنین ویلیام تیل و سوزان سالزبای درگیرشدن کودک در فعالیتهای سواد خواندن به کمک بزرگسال بهصورت غیرمستقیم را مطرح کردند. با گسترش سواد شکوفایی، بهتدریج مفروضات و انگارههایی متفاوت از آنچه به شکل سنتی پیرامون سواد خواندن وجود داشت، شکل گرفت و امروزه این دیدگاه به شکل گستردهای در زمینۀ آموزش سواد خواندن به کودکان مورداستفاده قرار میگیرد. (قایینی، 1401)
در سواد شکوفایی تصور بر این است که درگیرشدن نوزادان یا کودکان خردسال با کتاب و مواد چاپی هم بخشی از سواد خواندن است و نمیتوان این دو را از یکدیگر جدا کرد. نگاه به کتاب، تصاویر، شنیدن داستان کتاب، همراهی با روایت داستان و پاسخدهی به آن، همگی نوعی کنشهای سواد خواندن بشمار میآید. در این دیدگاه مهارتهای پیش از خواندن از ابتدای تولد، شروع به گسترش و توسعه میکنند. به بیان دیگر توانمندیهایی که کودکان از ابتدای تولد در زمینههایی همچون زبان گفتار، شناخت از نوشتار و مواد چاپی، درک مفاهیم داستانها بیداری آوایی، واجی و الفبایی، خواندن وانمودی و نوشتن وانمودی و مهارتهای روایتی کسب میکنند، همگی بخشی از پیشنیازهای سواد خواندن هستند که بهشدت در زمینۀ یادگیری توانایی خواندن و نوشتن در سالهای بعد، موثر هستند. بنا براین نگاه گسترده، سواد خواندن از زمان آغاز تولد شروع میشود و به طور طبیعی و بر اساس غنای محیط و تجارب کودک گسترده میگردد و زبان دریافتی و بیانی آنها را نیز تقویت میکند. (مکین، 1397؛ مک لاچلن و فلیر، 1397)
چه باید کرد؟
اگر اختصاصیتر بخواهیم به مهارتهای زبانآموزی در پیش از دبستان توجه بکنیم، زمان طلایی این آموزش بین 4 تا 6 سال است که کودک شوروشوق یادگیری و خواندن دارد و میتوان مقدمات سواد خواندن را از این سن فراهم کرد.
آموزشهایی چون:
کتابخوانی با کودکان (کتاب به همراه کودک و گفتوگو با وی در مورد محتوا، تصاویر، داستان)
فعالیتهای شفاهی آوایی برای نهادینهکردن حروف الفبا (بازیهای آوایی مثلا: مو مثل چی؟ مثل موش. مو مثل چی؟ مثل مورچه. مو مثل چی ؟...)
فعالیت بازی با حروف متحرک یا مغناطیسی (تفکیک حروف صامت و مصوت و ساخت ترکیبهایی از این دو)
با کارتهای دیداری تصویر کلمات و شکل نوشتاری آن را به کودک نشان بدهند (کودکی که با 130 واژه فارسی وارد کلاس اول شود حتی اگر دوزبانه باشد، کلاس اول آسان و کمخطری را طی میکند.)
نگرانی از آسیبی بیش از فایده با خلاف جریان آب نظام آموزشی شناکردن
مزایای آموزش مقدمات سوادآموزی قبل از دبستان
معایب آموزش مقدمات سوادآموزی قبل از دبستان
ارتباط با معنا و مفاهیم
اختلاف سطح پایۀ آموزشی با همسالان و احتمال بروز آسیبهایی در سال اول: تکراری بودن برخی آموزشها، بیحوصلگی در کلاس و برچسب برخی اختلالات خوردن
تقویت مهارتهای دریافت و بیان
متفاوتبودن نوع آموزشهای مقدماتی ممکن است موجب تعارض در کودکان شود
استفاده از سن طلایی سوادآموزی
احساس جداافتادگی از همسالان
زمینۀ یادگیری توانایی خواندن و نوشتن در سالهای بعد
من که بلدم بخوانم برای چه مشق بنویسم در نتیجه پایه عادت به مشق نوشتن شکل نمیگیرد (خانم شانه)
زودتر در خواندن و بعد در بقیۀ موارد سوادآموزی پیش میرود و مستقل میشود